گل باباشگل باباش، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

نی نی مامانیش

هفته 2

1392/12/21 18:37
نویسنده : مامان ندا
247 بازدید
اشتراک گذاری

 

هر 2 روز یک بار از کف پات خون میگرفتن ببینن زردیت اومده پاین چه روزایه سختی بود چون هوای شهرکرد سرد بود میترسیدیم سرما بخوری .باید مرتب حواسمون بهت میبود که چشم بندت کنار نره بابا سعید که همینجور زل زده بود تو دستگاه و از جلویه دستگاه کنار نمیرفت چشماش قرمز قرمز میشد من که فقط تو اتاق خواب بودم بابا سعید از زیر دستگاه بیرونت میورد من شیرت میدادم دوباره میزاشتت تو دستگاه تقریبا 7 روز تو دستگاه بودی روزه اخر که زردیت کم شده بود از خوشحالی یه کیک خریدیم و اومدیم خونه جشن گرفتیم.

اینجا رسمه روز 10 زایمان زائو ببرم حمام و غسلش بدن .که عمه زهره و خاله ناهید و ننه اومدن و کلی خوش گذشت و خندیدیم. دسته مامان گلی درد نکنه

 

 

 مامان جان تو این عکسا لخت بودی نه که زردی داشتی میزاشتیمت تو دستگاه

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامی آرمان (خاله زری )
3 آبان 92 12:46
ای جونم خدا حفظش کنه
مامی آرمان (خاله زری )
3 آبان 92 12:50
ندا جونم عکسات کوچولوئه به نظرم که شبیه به خودته مخصوصا چشماش درسته ؟؟؟
مامی آیسا(خاله لیلا)
5 آبان 92 11:57
قدمت گل بارون سامیار جون سلاااااااااااااااااااااام نفس خاله قربون بازوهای مردونت برم ایشالا هم شما و هم مامان ندا سالم و شاد برگردین خونه همه پیش هم کلی خوش بگذرونیم آسا جوجه هم قدمت رو تبریک میگه دوستت داریم بوووووووووووووووس