10 ماهگی

مامان قربونت بره اگه میتونستم لحظه لحظه زندگی قشنگمونو که شما برامون درست کردی میشد فیلم گرفت و گذاشت تو وبلاگت که بعد که بزرگ شدی ببینی چقدر شیرین بودی.گل خنده مامان.عشقم ،زندگیم .

عاشق حموم کردنی،هر وقت بابا میره حموم میزارمت تو روروکت میری وایمیسی جلوی حموم بابارو نگاه میکنی و کلی ذوق میکنی بابا هم هی میخنده و قربون صدقت میره که بابا جون اکثر مواقع طاقتش نمیشه و میبرتت حموم و کلی هم میسابت.اخه بابا پسرم که جرم نگرفته اینجور میشوریش خو یه خورده سبزست نفس مامان. 

نفس مامان دیگه خودت کامل از مبل میگیری بلند میشی بدون کمک و با مبل راه میره بیشتر جای میری

که من یا بابا نشسته باشیم که بیای پیش ما.وقتی مامان ویالونو میگیره دست شما میای وایمیسی بین پاهای مامان و میخوای ارشه رو بگیری.بعضی وقتها مجبورم سرپا ویالون بزنم.

اوایل زیاد خوب غذا نمبخوردی ولی ماشالله کم کم افتادی رو غذا خوردن.هر روز صبح زرده تخم مرغ با کره بهت میدم ظهرا هم سوپ خوشمزه شبها هم ماست یا میوه .البته بگم عاشق غذای سفره ای بیشتر دوست داری از غذای سفره بخوری و میوه هم هندونه و خربزه و موزو خیلی دوست داری.ماشالله هر روز 1موز میخوری. بابا که از سر کار میاد مامانو ول میکنی و میوفتی دنباله بابات و وای اگه بغلت نکنه میشینی پاهاتو میکشی به هم وگریه میکنی بابا هم تندی میره دستاشو میشوره و میاد بغلت میکنه. 

وقتی تلفن زنگ میزنه حتما باید بزارم رو بلند گو تا شما هم بشنوید وگرنه هی میای تلفن و میگیری از مامان و غر غر میکنی.

گفته بودم عاشق پیام بازرگانی هستی بخصوص جم. وقتی میخوام غذا بهت بدم میزنم تبلیغات این شبکه مسخره ها شما هم با تعجب نگاش میکنی منم هی تند تند غذا میزارم دهنت شما هم خوشگل میخوری .فدات بشم